یک عکس و چند تفسیر
چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 - 22:11:23

بازدید مقام معظم رهبری از نمایشگاه کتاب حاوی نکات مهمی درباره وضعیت نشر و کاغذ بود. ایشان به‌درستی خواستار تغییر شرایط بد فعلی بازار نشر و کاغذ شدند و از پیگیری خودشان نیز خبر دادند. نکته قابل توجه بازدید ایشان از نمایشگاه به‌جز حرف‌ها، حاشیه‌ها و کتاب‌هایی که دیده شد؛ یک عکس بود. عکسی که ایشان را در حال مطالعه کتاب جیبی برگزیده اشعار احمد شاملو در غرفه انتشارات مروارید نشان می‌داد.
برای آنها که مشی و رویه متعادل و مسلط بر فرهنگ و ادبیات رهبری را می‌شناختند این عکس عجیب نبود، اما اکثریت مخاطبان این عکس شگفت‌زده شدند. آنهایی که شاید بدون‌دلیل و بی‌مطالعه و فقط براساس شنیده‌ها یا مواضع سیاسی شاملو بر او می‌تاختند از روز گذشته سوار بر موج هیجان شدند و حالا دنبال تنها کتابی که هستند، اشعار شاملوست.
رهبری پیش از انقلاب و پس از انقلاب رابطه خوبی با شعر و شاعران معاصر داشته و دارد. با شاعران نشست و برخاست داشته و رابطه دوستانه‌ای هم با برخی از آنها داشته است. آثار مطرح ترجمه‌شده از ادبیات روس، آمریکایی و اروپایی را خوانده و تحلیل هم کرده‌اند. البته بنا به شواهد و صحبت‌هایی که در جلسات بوده، شاید علاقه‌ای به سبک و قالب شعر شاملو یا فروغ نداشته‌اند اما درباره فروغ به‌تازگی از تعبیر «عاقبت به خیری» استفاده کردند. اتفاقی که باعث شد تلویزیون بعد از سال‌ها اشعاری از فروغ را پخش کند و درباره آن حرف هم زده شود.
درباره شاملو اما به نقل قول یوسفعلی میرشکاک راجع به آخرین دیدار آقا با شعارا، در رمضان سال گذشته بسنده میکنیم: «نکته جالبی که در خلال این صحبت‌ها مطرح شد، اشاره رهبری به اشعار شاملو در وصف آیدا، همسرش بود که به تعبیر رهبر انقلاب اولا همین توصیفات نه در وصف زنان دیگر بوده بلکه در وصف همسرش بوده است و ثانیا اینکه همین توصیفات نیز حد و مرزی داردبعید است رهبری از برداشتن کتاب گزیده شاملو جلوی چشمان دوربین‌ها -که حتما پیش از این نیز آن را دیده است- هدفی نداشته باشند. هدفی که مخاطبانش مدیران و اهالی فرهنگ و البته مردم هستند.
آنها که از این عکس تعجب کردند، دو دسته می‌شوند؛ کسانی که با استناد به این عکس خواستار آزادی‌های کامل درخصوص همه شاعران و نویسندگان و همه محصولات آنها شدند و دیگر آنها که حالا اشعار شاملو را در فضای مجازی می‌گذارند و یک شبه «شاملوخوان» شدند.
اما این عکس، قصه تازه‌ای نیست؛ حکایتی است از یک مشی و روال معتدل یک مسئول علاقه‌مند به فرهنگ و هنر و البته کتاب. آنها که سراسیمه این عکس را دلیل بر راه و نگاه تازه فرض کردند از دیار بی‌اطلاعی آمده‌اند و گروه مقابل نیز از دیار هیجان و شور.
گروه اول چشم خود را بر ممیزی‌های متعدد خارج از کشور می‌بندند و مرغ همسایه را غاز می‌دانند و می‌خواهند که از تمام قیود آزاد باشند. نکته مهم درخصوص این گروه این است که هرکدام از این جریان که مهاجرت کرده‌اند و بدون این قیود نوشته‌اند، اثر شاخصی تولید نکرده‌اند و شاید دلیل این غر‌زدن‌ها درپوش گذاشتن بر ضعف‌های فنی باشد.
بعد از گذشت چهاردهه از عمر انقلاب، شاید وقت آن رسیده که عملکردها در حوزه‌های مختلف بازنگری شود و این مشی معتدل، الگویی برای همه گروه‌ها و نهادها باشد و همه را با چوب تحجر یا روشنفکری نرانیم. شاید بسیاری از خط‌قرمزهای ذهنی‌مان ناشی از بی‌اطلاعی و حتی ترس باشد و در عرصه عمل رنگ این خط‌ها سفید یا سبز باشند.
در نهج‌البلاغه آمده است که از علی‌(ع) سوال شد شاعرترین شاعران عرب کیست؟ ایشان جواب دادند: «ان القوم لم یجروا فی‌حلبه تعرف الغایه عند قصبتها، فان کان لابد فالملک الضلیل؛ این شاعران در یک میدان اسب نتاخته‌اند تا معلوم شودکدام یک گوی سبقت ربوده‌اند.» آنگاه فرمود: «اگر ناچار باید اظهارنظری کرد باید گفت آن پادشاه تبهکار (یعنی امرء القیس) بر دیگران مقدم است.» (کلمات قصار/ 455)


http://hamadankhabar.ir/fa/News/1378/یک-عکس-و-چند-تفسیر
بستن   چاپ