شهید حسن جان‌جان: مبادا به شهدا و انقلاب ‌بی‌تفاوت باشید
چهارشنبه 27 آذر 1398 - 23:29:37
خبرگزاری فارس

به گزارش خبرگزاری همدان، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها،‌ شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید»

تبرک لحظاتمان با شهید حسن جان‌جان:

بسم الله الرحمن الرحیم

و لا تحسبن الذین قتول فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون

مپندارید کسانی که کشته شدند(در جهاد) در راه ترویج دین خداوند مردگانند بلکه آنان زنده‌اند و در نزد پروردگار خویش متنعمند.

با سلام و درود بر حضرت بقیه‌الله‌الاعظم و نایب برحقش امام امت خمینی بت شکن و سلام و صلوات نثار خونین‌کفنان شهید که با شهادت خود به دیار جنت پر گشودند و راه روشن را بر ما خفتگان تاریخ باز کردند و با آرزوی پیروزی نهائی لشگریان اسلام و با سلام بر امت قهرمان و همیشه در صحنه کشورمان.

غرض از نوشتن وصیت‌نامه فقط ادای وظیفه اسلامی و انسانی است. وصیت‌نامه خود را با سخنی از حضرت علی(ع) همان وصیتی که حضرت در آخرین لحظات زندگی به فرزندانش کرد آغاز می‌‌کنم.

اوصیکم به تقوا‌الله به نظم امرکم. من نیز همان حرف اماممان را می‌زنم و شما را به تقوا و پرهیزکاری و نظم در کارهایتان دعوت می‌کنم.

شکر خدای را که توفیق یافتم در راه مبارزه حق علیه باطل شرکت کنم و آنچه را که دارم در طبق اخلاص نهاده تقدیم ایزد منان کنم.

آیا کسی هست که با چشم خود ببیند که جنایتکاران و متجاوزان دست به سوی اسلام، ناموس و کشور دراز کرده و قصد نابودی آن را دارد اما همچنان سکوت اختیار کرده؟! آیا کسی روی آن را دارد که به صورت کودکان شهدا، مادران شهدا و خانواده‌های مفقودالاثر و مردم آواره نگاه کند اما در خانه خود با خیال راحت کنار بچه‌هایش بنشیند و به یاری رزمندگان اسلام نشتابد و اسلام و امام عزیز را یاری نکند؟! من هم اکنون می‌روم که با خدایم ملاقات کنم، می‌روم تا ‌آتشی را که در درونم مشتعل شده خاموش کنم.

من از رهبرم، امامم، حجت عصرم آن خمینی بت‌شکن قدردانی می‌کنم که مرا از سیاه‌چاله‌ها و گرداب‌های روزگار که منتهی به پرتگاه بود نجات داد و هادی و راهنما شد. و تو ای همرزم و دوستم خود بهتر می‌دانی که این انقلاب به چه نحوی به پیروزی رسید با کشته شدن شهید سلگی‌ها، شهید خزائی‌ها، شهید افشارها و ...مبادا بی‌تفاوت بنشینی و دنیا را بر آخرت ترجیح بدهی و هیچ حزن و اندوهی به خود راه ندهی که ما پیروزیم.
 
پدرم از اینکه فرزندت را در راه اسلام تربیت کردی سپاسگزارم؛ اگر به شهادت رسیدم برای من ناراحت نباش زیرا کشته شدن در راه اسلام ناراحتی ندارد همه ما باید روزی از این دنیای محدود برویم.

و اما مادرجان اگر مرا ندیدی حلالم کن تو خود بهتر می‌دانی که من طاقت ماندن در خانه را نداشتم و دوست داشتم از این لانه تن پرواز کنم. مادرجان بعد شنیدن خبر مرگ من اشک نریز و گریه نکن؛ خوشحال باش که فرزندت راه اسلام را انتخاب کرده و اگر می‌خواهی گریه کنی و اشک بریزی برای مظلومیت حسین(ع) و برای فاطمه زهرا(س) که بعد از پیغمبر چقدر اذیت شدند گریه و زاری کن؛ مبادا دشمنان از خدا بی‌خبر از ناراحتی‌های شما خوشحال شوند، به خواهرانم و همسرم بگو در سوگ من اشک نریزند زیرا امام عزیز رهبر بزرگوارمان در سوگ فرزندش اشک نریخت چون می‌دانست که رضای خدا در این امر است.

مادر جان! مرگ من در راه اسلام و قرآن شاید جوششی در جوانان به وجود آورد البته نه تنها مرگ من بلکه تمام شهیدانی که در راه اهداف مقدس اسلام کشته شده‌اند تو نیز خوشحال باش که فرزندت را در راه اسلام از دست داده‌ای.

و تو همسرم از اینکه نتوانستم با شما زندگی کنم معذرت می‌خواهم و امیدوارم خداوند به شما صبر بدهد که بتوانی با نبودن من زندگی خود را ادامه بدهی و اگر فرزندم به دنیا آمد او را برای انقلاب و اسلام تربیت کرده و تحویل جامعه بده، امیدوارم که مثل زینب صبر پیشه کنی. اگر فرزندم دختر بود نام او را زهرا بگذار چون من به حضرت زهرا(س) خیلی علاقه دارد و اگر فرزندم پسر بود نام او را مصطفی بگذار.

اگر جنازه‌ام به دست شما نرسید هیچ ناراحت نباشید چون موقع شهادت امام حسین(ع) به دیدار ما آمده و ما را با خود میِِ‌برد و در کنار خود می‌نشاند؛ خیلی از مادران شهدا هستند که جنازه فرزندانشان مفقود بوده و اگر جنازه من هم مفقود شد این افتخار من است چون قبر فاطمه زهرا دخت رسول خدا مفقود است و اگر هم جنازه من به دست شما رسید مرا کنار شهدای فیروزآباد به خاک بسپارید و قبر مرا درست بچینید و دور قبرم آلومینیوم نگذارید چون مادرانی هستند که فرزندشان قبر هم ندارد؛ موقع شعار دادن شهدای دیگر را یاد کنید.

در آخر از همگی شما پدر و مادر و برادر و خواهر و همسر و دوستان و آشنایان قوم و خویشان می‌خواهم که برای آمرزش گناه من دعا کنید.

مبادا به انقلاب و شهدایی که برای پیروزی آن خون داده‌اند بی‌تفاوت باشید و دنیا را بر آخرت ترجیح بدهید، بدانید که ما  پیروز این میدانیم.


http://hamadankhabar.ir/fa/News/3744/شهید-حسن-جان‌جان-مبادا-به-شهدا-و-انقلاب-‌بی‌تفاوت-باشید
بستن   چاپ